آدینه موعود
آدینه (1)
مرا از شرمساری ها رها کن
زدست بی قراری ها رها کن
بیا یک صبح آدینه دلم را
از این چشم انتظاری ها رها کن.
آدینه (2)
ز ابر آه من آیینه پر شد
دلم از غربتی دیرینه پر شد
ز بس ماندم در این چشم انتظاری
تمام عمرم از آدینه پر شد.
آدینه (3)
جهان در حسرت آیینه مانده ست
گرفتار غمی دیرینه مانده ست
شب سردی ست بی تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدینه مانده ست؟
آدینه (4)
خدایا!، زنده کن شوق دعا را
شبی سرشار کن از خویش ما را
ببین! چشم انتظاران بهاریم
پر از آدینه کن تقویم ها را
××××××
سید حبیب نظاری